پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

پارسا و ماجراهای جدید

سلام.من دیگه تصمیم گرفتم از این به بعد پشت میز ناهار خوری بزرگا غذا بخورم. و بلاخره موفق میشم غذامو با تمیز کاری زیاد به پایان برسونم و مامان دوباره بهم غذا میده و من کلی از پشت میز بزرگا نشستن لذت میبرم و اما من الان خونه هم میسازم البته آجرام کامل نیست و اما خاله مائده چند روز تعطیلات غدیر اومده بود پیش ما.کلی باهاش بازی کردم .و یه روز کامل رفتیم کرج دیدن اقوام و روز عید رفتیم بازیکده خانواده که تازگیا تاسیس کردن نزدیک خونمون من اینجا سوار ماشین آتش نشانیم.برم یه آتیشی رو خاموش کنم و چون یهو خیلی باد میاد من کلاه بسر میشم اینم از حال این روزای ما.جای خاله مائده خالی.بی صبرانه انتظار آمدن دوستانیم ...
15 آبان 1391

به روایت تصویر

سلام .من چند روزه به شدت به اجاق گاز علاقه مند شدم.4 پایه رو میارم نزدیک گاز به زبان بی زبانی به مادرم میفهمونم که منو بگذار بالا و اما به دفتر و کتاب بی نهایت علاقه دارم مخصوصا کتابای مامانم اینم شیرین کاری این روزا.بدرود ...
8 آبان 1391

پارسا و شروع یه آبان دیگه

سلام به همه دوستانم.امید وارم حال وروزگارتون خوش باشه.روزها می گذرند مثل برق و باد.این منم در آبان 91.خاله فرزانه یه کلاه بافته برام فرستاده با شالش.شالش رو هنوز استفاده نمیکنم.اما کلاهش رو میگذارم. خاله فرزانه دستت بی بلا  خاله فرزانه دایی اکبر گفت تو برا من فقط اینکارو کردی.لطفت کم نشه .مثلا اینجا من خیلی آقا کلاه به سردارم میرم بیرون این یه مدل خوابیدنم   هفته گذشته زودپز هم جزوسیله های بازیم شد   حالا شمشیرم رو ببینید ایتم رو 5 آبان .عید قربان و تولد مامانم.رفتیم اول پارک.بعد رفتیم کیک گرفتیم بعدش یه کافی شاپ اینجا هست اسمش پارسا هست.رفتیم هویج بستنی خوردیم.اونجا من اولین بار با نی تونستم هویج ب...
6 آبان 1391
1